کتاب «سمفونی مردگان» اثر عباس معروفی حالا دیگر احتیاج چندانی به معرفی و نقد و تحلیل و واکاوی ندارد. در طول سالها یادداشتها و مقالات و کتابها و نوشتههایی درباره این اثر به رشته تحریر درآمده و حق مطلب را ادا کردهاند. چاپهای متعدد و نسخه صوتی و استقبال مداوم مخاطبان ارزش این اثر را نیز در زمانه خودش تا حدی نشان میدهد. کتاب سمفونی مردگان در سال ۱۳۶۸ منتشر شد.
این اثر را بارها با آثار جهانیای همچون برادران کارامازوف، خشم و هیاهو و داستان هابیل و قابیل مقایسه کردند و برخی این داستان را متاثر از آنان دانستند که چیزی از کلیت داستان سمفونی مردگان کم نمیکند همانطور که چیزی به آن اضافه نمیکند.
این داستان ماجرای زندگی یک خانواده سنتی در عصر رضاشاهی را روایت میکند که این زندگی با تعدد شخصیتی و تفاوت روحیات و عقاید و باورهای آنها با هم در فراز و فرودهای شدید است و هر شخصیت روایت خودش را بازگو میکند و در برابر مخاطب سپر میاندازد تا به او فرصت اندیشدن و قضاوت درست بدهد. این خانواده کوچک در آستانه فروپاشی و نوزایی به مثابه یک جامعه است با همه اتفاقات سهمگین و غمانگیز و خوب و بدش در طول تاریخ شکلگیریاش. علت و معلولها را باید بارها بررسی کرد.
خلاصه داستان
این رمان عظیم و وزین چنین آغاز میشود: «دود ملایمی زیر طاقهای ضربی و گنبدی کاروانسرای آجیلفروشها لمبر میخورد و از دهانه جلوخان بیرون میزد. ته کاروانسرا چند باربر در یک پیت حلی چوب میسوزاندند و گاه اگر جرئت میکردند که دستشان را از زیر پتو بیرون بیاوند تخمه هم میشکستند. پشت سرشان در جایی مثل دخمه سه نفر در پاتیلهای بزرگ تخمه بو میدادند. دود و بخار به هم میآمیخت و برف بند آمده بود.»
کتاب سمفونی مردگان داستان یک خانواده ایرانی در اردبیل سالهای 1355-1313 است. جابر اورخانی پدر خانواده است که نقش مستبدانه خویش را به ویژه در برابر آیدین، شخصیت اصلی داستان، به نمایش میگذارد. او تاجری سرشاس در کاروانسرای آجیلفروشهاست. مردی عبوس و بداخلاق که کسی از او خوشش نمیآید. مادر خانواده زنی صبور و رنجکشیده است. او فرمانبردار همسر است و در عینحال مدافع پسرش آیدین. یوسف، بزرگترین پسر خانواده، در جریان حمله روسها و در حادثهای دچار معلولیت شده و زندگی نباتی دارد.
آیدین پسر دوم خانواده است که علاقهمند کتاب خواندن و سرودن شعر است اما دائما با مخالفت پدر مستبدش روبهروست. پدر سد راه آیدین و آرزوهای اوست. آیدا، خواهر دوقلوی آیدین، دختری کمحرف و گوشهگیر است که قربانی مردسالاری میشود. او همیشه در آشپزخانه یا قسمتهای پست خانه است. بعد از ازدواج خودسوزی میکند. برادر کوچکتر، اورهان، چاق و قد کوتاه است و یک طرف بینیاش هم شکسته و باد کرده. او نمیتواند عاشق شود و بچهدار شود. تصمیم میگیرد راه پدر را در تجارت دنبال کند و به شدت در تقابل با آیدین است. اورهان کمکم جا پای پدر میگذارد و آیدین هرچه بیشتر خود را تنهاتر میبیند و به کتابهایش پناه میبرد.
در نهایت آیدین به خاطر زورگویی پدر و برادرش از خانه میرود و در زیرزمین کلیسایی پنهان میشود. در این مدت عاشق سورملینا، دختر زیبای مسیحی، میشود و با هم ازدواج میکنند. در این بین پدر خانواده از دنیا میرود و آیدین طبق وصیت پدر به خانهی پدریاش برمیگردد. اورهان خود را صاحب اصلی اموال میداند. با وجود دشمنیهای اورهان، آیدین به خاطر عشق سورملینا به زندگی امیدوار است تا اینکه خودکشی خواهر و بعد مرگ سورملینا او را ناامیدتر میکند.
اورهان که پیشتر یوسف را به قتل رسانده حالا به کشتن آیدین میاندیشد چون باخبر میشود آیدین دختری ۱۵ساله دارد که ممکن است مدعی میراثش شود. در میانه راه احساس گناه دامن اورهان را میگیرد و او در نهایت به سمت شورابی که زیر برف فرورفته میرود و غرق میشود.
موومانهای سمفونی مردگان
بخش عمدهای از داستان از زبان راوی یا دانای کل روایت میشود درعینحال لابهلای صدای راوی، صدای ذهنی شخصیتها بلند میشود که از زاویه دید خودشان داستان را روایت میکنند. بهطور کلی کتاب سمفونی مردگان از چهار موومان تشکیل شده است. موومان به پارههای سمفونی میگویند و از اینرو با نام کتاب همسوست. موومان اول به دو بخش تقسیم شده است؛ نیمی از آن در ابتدای کتاب آمده و نیمی دیگر در انتها.
موومان اول را اورهان روایت میکند که موومان بسیار مهمی است زیرا نویسنده داستان را در این بخش پایهریزی میکند. اتفاقات داستان در همین بخش تعریف میشود و سه موومان دیگر به ذکر جزئیات بیشتر و دقیقتر برای شکافتن موضوع میپردازد. در موومان دوم راوی نویسنده است که به گذشتهها گریز میزند و به نوعی به تحلیل روانکاوی شخصیتها میپردازد. در عینحال سیر چگونگی ویرانی خانواده را نشان میدهد.
موومان سوم را سورملینا روایت میکند؛ سورملینایی که در ذهن آیدین است و از دید او، اما از زبان خودش، قصه را روایت میکند. موومان چهارم را آیدین روایت میکند. این بخش غمبار است کسی که روزی بیشتر از همه میفهمید حالا سوجی دیوآنهای شده که راه به جایی ندارد در همین بخش، داستان برمیگردد به موومان اول. فرم دایرهای که فرم زندگی است.
جزئیات و گذشت زمان و زاویه دید هر شخصیت در این داستان قابلتامل است. بارها درباره این کتاب از زوایای متعدد بحث شده است برای اجتناب از تکرارها به مطالعه این کتاب توصیه میشود.
یادداشتی از سهیلا عابدینی
کتاب | سمفونی مردگان |
نویسنده | عباس معروفی |
ناشر | ققنوس |