خلق داستانهایی در دوره قاجار و بازسازی فضای آن دوره وسوسهای است که معمولا سراغ نویسندگان ایرانی آمده است. درباره این دوره تا به حال داستانهای زیادی خلق شده و شخصیتهای تاریخی بسیاری از گوشه و کنار این داستانها سر برآوردهاند. رضا جولایی نیز در کتاب «سوءقصد به ذات همایونی» سراغ این دوره تاریخی رفته و با محور قرار دادن یک اتفاق تاریخی -ترور نافرجام محمدعلی شاه قاجار- شخصیتهای داستانی خود را خلق کرده است.
ماجرای کتاب «سوءقصد به ذات همایونی»
داستان درباره چند روشنفکر قفقازی است که به تهران میآیند تا علیه محمدعلی شاه توطئه کنند؛ شاهی که در برابر نهضت مشروطه ایستاده و مجلس را به توپ بسته است. اما اینجا یک تفاوت بین کتاب «سوءقصد به ذات همایونی» با دیگر آثار تاریخی وجود دارد و آن اینکه نویسنده کتاب، رضا جولایی از این دوره تاریخی تنها به عنوان بستری برای روایت قصهاش استفاده میکند.
در واقع او دست به نقد رفتار و کنش اجتماعی ایرانیان در آن دوره تاریخی میزند و این دوره تاریخی تنها بهانهای است برای وارد آوردن این نقدها. به همین دلیل است که ما بیش از آنکه با داستانی تاریخی روبهرو باشیم با داستانی اجتماعی-سیاسی روبهرو هستیم؛ داستانی که در آن قهرمانهایش دغدغه عدالت و آزادی دارند و گرایشهای بلشویکی و چپ ذهن آنها را تسخیر کرده است.
نمایش تغییر دیدگاه جامعه در داستان
بدین ترتیب این قهرمانان و دنیای شخصیشان محملی میشود برای روایت تاریخ مملکت در آن برهه حساس. برههای که ایرانیان تازه از خواب غفلت بیدار شده بودند. دورهای که مفاهیمی مثل آزادی و عدالت کمکم در بین مردم جا میافتاد و مردم یاد میگرفتند که میتوانند نسبت به ظلم و جور دستگاه حاکمه اعتراض کنند.
در چنین فضایی است که داستان شکل میگیرد. یکی از بهترین تصویرهای نشاندهنده این تغییر در جامعه، اشاره به نقاشیهای قهوهخانهای است؛ نقاشیهایی که در آن دیگر سهراب سربهزیر و مظلوم نمیمیرد و رستم شرمگین و پشیمان تصویر میشود. بدین ترتیب رضا جولایی سعی میکند با قرار دادن قهرمانهای داستانش در این برهه زمانی به روایت یکی از حساسترین دورههای تاریخ معاصر کشورمان بپردازد. اما آن آرمانگرایی که در بین روشنفکران و دردمندان جامعه در آستانه نهضت مشروطه موج میزد بیشک به فضای داستان هم منتقل شده است.
شخصیتهای اصلی داستان همه آرمانگرا هستند. همه آنها طعم ستم و فقر را به نوعی چشیدهاند یا نسبت به آن حساس بودهاند. به همین دلیل است که به راهی اینچنین کشیده شدهاند. نظریههای آنان در واقع نخستین نظریههای سیاسی است که بنا بر اقتضائات و شرایط خاص آن دوره در ایران شکل میگیرد. تکیه نویسنده بر ارزشهای انسانی، نقد درونی و ساختاری جامعه ایرانی و شناساندن مسائل مبتلابه در آن دوره تاریخی همه و همه از مشخصات این رمان است.
از سوی دیگر با توجه به اینکه زمان زیادی از این اتفاقات نگذشته و نسبت به تاریخ طولانی و کهن ایران اتفاقات دوران مشروطه از نزدیکترین اتفاقات به زمان حاضر است، نوشتن درباره این دوره سختیها و آسانیهای منحصرب به خود را نیز در پی دارد.
به عنوان مثال مستندات تاریخی ما از آن دوره بسیار زیاد است و نوشتهها، روزنامهها، تحلیلها و تاریخنگاریهای بسیاری در این زمینه صورت گرفته است. همه اینها به نویسنده کمک میکند تا فضای آن دوره را بتواند هرچه ملموستر تصویر کند اما از سوی دیگر این نزدیکی نویسنده را مجبور میکند با دقت نظر و وسواس بیشتری نسبت به آن دوره دست به تخیل یا قضاوت بزند چرا که این اتفاقات هنوز هم که هنوز است در شکلگیری جریانات مختلف اجتماعی و سیاسی زمان حال به نوعی تاثیر میگذارند و همین درهمتنیدگی است که کار نویسنده را سخت میکند.
نثر داستان
نثر کتاب «سوءقصد به ذات همایونی» نه نثری قجری و نه نثری امروزی است. رضا جولایی سعی کرده برای نوشتن این داستان به نثری متفاوت برسد؛ نثری که گرچه مشخصات نثر دوره قاجار را دارد اما از الفاظ پیچیده و سخت آن دوره خالی است و در عین حال به سادهنویسی مرسوم در زمانه حاضر نیز تن نمیدهد. نتیجه نثری شده است که میتواند با مخاطب به خوبی ارتباط برقرار کند و او را در آن فضا قرار دهد.
همانطور که اشاره شد داستان در ظاهر به جریان سوءقصد به محمدعلی شاه قاجار میپردازد اما این موضوع لایه سطحی داستان و بهانهای است برای آنکه روابط اجتماعی و سنتهای متداول در فرهنگ ایرانی مورد نقد و بررسی قرار بگیرد. نویسنده میخواهد دوره گذار تاریخی ایران را در آن زمانه در داستان خود بازآفرینی کند و این بازآفرینی تنها به مستندات تاریخی تکیه ندارد بلکه بیشتر بر رفتار و کنشهای اجتماعی مردمی شکل گرفته است که این اتفاقات در زمانه و جامعه آنها رخ داده است.
تردید تاریخی
در این داستان ما به خوبی از آشفتگی و پیچیدگی جامعه ایرانی آگاه میشویم چرا که نویسنده توانسته به مدد شخصیتهای خود این آشفتگی را به ما هم منتقل کند. آدمهای داستان «سوءقصد به ذات همایونی» آدمهایی هستند که انگار زاده تردیدند؛ تردیدی تاریخی که همیشه انسان را از دست زدن به عملی باز میدارد.
نویسنده در این کتاب از فضاهای متفاوتی برای خلق داستان خود بهره گرفته است؛ از پاریس گرفته تا مسکو و سنپترزبورگ و قفقاز و آستارا تا تهران. به همین دلیل خواننده در این کتاب با تنوع مکانی روبهرو است و همین به جذابیت داستان کمک میکند.
شخصیتها متقاعدکننده ظاهر شدهاند و میتوانند با مخاطب ارتباط برقرار کنند. نویسنده با فاصلهگیری از شخصیتهای داستانی خود قضاوت را بر عهده خود خواننده میگذارد و اجازه میدهد که شخصیتها به تنهایی و با تکیه بر جزئیاتی که در اختیار مخاطب قرار میدهند در ذهن او ثبت شوند. تعدد شخصیتها، کثرت مکانها و وفور اتفاقات از دیگر نکاتی است که رمان را خواندنی میکند.
پینوشت: کتاب سوءقصد به ذات همایونی پیش از این در سال 1374 منتشر شده بود و بعد از هفده سال دوباره در سال 1391 به چاپ رسید. اینکه کتاب بعد از این وقفه طولانی مدت توانست با مخاطب ارتباط برقرار کند، نشان میدهد که اثر توانسته خود را از قید و بند زمان برهاند.
زهرا اسدی
کتاب | سوءقصد به ذات همایونی |
نویسنده | رضا جولایی |
ناشر | چشمه |