سعی میکنیم سراغ کتابهای متفاوت و کمتر معرفیشده برویم و چون نرمافزارهای مختلف کتابخوانی در دسترس همه است دیگر این نگرانی را نداریم که حالا اگر کسی خوشش آمد از کجا میتواند این کتاب را تهیه کند. درباره کتاب «رمانهای ده ثانیهای» پیش از هر چیزی احتمالا عنوان متناقض کتاب توجه را جلب میکند، یا دستکم کنجکاوتان کند که بدانید ماجرا از چه قرار است. اگر برای شما هم این سوال پیش آمده که رمان ده ثانیهای یعنی چه، با ما همراه باشید.
رمانهای ده ثانیهای
این مجموعه منتخبی است از داستانهای خیلی خیلی خیلی کوتاه که رابرت سوارتوود گردآوری کرده است. ایشان در پیشگفتار کتاب که به موازات حجم داستانها، کوتاه نوشته شده (و ای کاش کمی مفصلتر دربارهاش مینوشت) گفته است که به طور اتفاقی و به خاطر اشتباه یک روزنامه در درج خبر، که یک شهر راه به هم میریزد، برایش جالب میشود که چطور جابجایی و یا تغییر تنها یک کلمه میتواند تا این حد معنایی را تغییر دهد؛ و اینطوری ایده به راه انداختن مسابقه و بعد هم انتشار آثار منتخب آن در قالب کتاب به ذهنش میرسد.
نه داستانک، نه داستان کوتاه کوتاه
داستانهای این مجموعه، با داستانک و یا داستانهای کوتاه کوتاه فرق دارند. اینطور که خود آقای سوارتوود تعریف میکند، ایده شکلگیری این نوع از داستانها طرح خودش است. او مقالهای با عنوان «ادبیات تلویحی» مینویسد و این طرح و ایدهاش را شرح میدهد. مقصود او از ادبیات تلویحی، داستانی است که کمتر از 25 کلمه باشد، خواننده را وادار کند که خودش به ادامه قصه فکر کند.
البته ویژگی دیگری که تعداد زیادی از داستانهای مجموعه «رمانهای ده ثانیهای» دارای آن هستند، اشاره به یک شخصیت، قصه و یا اتفاقی است که ما از آن اطلاع داریم. به این نمونه توجه کنید: «دکتر ماسویو پیروزمندانه کودک بیمار را در آغوش گرفت. او پس از سالها توانسته بود درمانی بیابد. بیرون، آفتاب هیروشیما را گرم میکرد. و بعد او نور شدید و ناگهانی را دید.» همانطور که متوجه شدید این داستان به حادثه بمباران هیروشیما اشاره داشت؛ ویژگیای که باعث میشود ما ادامه این داستان را در آن حادثه که ازش باخبریم جستوجو کنیم.
معرفی مجموعه داستان مینیمال «گلوله»
ادبیات تلویحی
فارغ از این بحث که آیا میتوان این نوع قصهها را «داستان» خواند یا نه، مطالعه این کتاب و به طور کلی داستانهایی از این جنس و در این حجم، برای مخاطب سرگرمکننده است. از طرفی من بر این عقیدهام که خواندن (و بررسی) این قصهها حتی برای نویسندهها هم جالب و مفید است و میتواند به آنها گوشزد کند که میشود ماجرایی را با حداقل کلمهها تعریف کرد؛ این تا حدودی همان مسئله مورد بحثی است که بسیاری از نویسندههای موجزنویس نظیر ریموند کارور با منتقدهای سختگیر داشتند.
در متنی که در پشت جلد کتاب آمده هم به این ویژگی اشاره شده: «در میان داستانهای خیلی خیلی کوتاه، ادبیات تلویحی ژانر تازهای است که با بیان تنها 25 کلمه شما را به داستانی بسیار بزرگتر و پیچیدهتر رهنمون میسازد».
جمعبندی
اگر داستانهای خیلی کوتاه را نمیپسندید و یا به عقیدهتان داستانی که کمتر از صد کلمه باشد «داستان» نیست، بهتر است این کتاب را نادیده بگیرید. اما اگر مثل من هر جا که داستان خیلی کوتاه و داستان برقآسا ببینید سراغش میروید، «رمانهای ده ثانیهای» را بخوانید. بهویژه اینکه چنین مجموعههایی کمتر به فارسی برگردانده میشوند و تعدادشان اصلا زیاد نیست. قصههای این مجموعه براساس مضمونشان در سه بخش «زندگی و مرگ»، «عشق و نفرت» و «از اینجا و آنجا» گنجانده شدهاند.
کتاب | رمانهای ده ثانیهای |
گردآورنده | رابرت سوارتوود |
مترجم | امیرحسین میرزائیان |
ناشر | کتابسرای نیک |